انقیاد و مقاومت در دباغ خانه، روابط قدرت، انضباط و مقاومت در داستان مدرسه ای هوشنگ مرادی کرمانی، لبخند انار

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، گروه آموزش و پرورش، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

چکیده

هدف این مقاله، بازنمایی روابط قدرت، شیوه های انضباطی و مقاومت در داستان مدرسه ای هوشنگ مرادی کرمانی، لبخند انار، از منظر فوکویی است. رویکرد این تحقیق، توصیفی-تفسیری و روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمونی است. این تحقیق، بنا بر تعریف هنری ریماک (1961) در حوزه ادبیات تطبیقی جای می گیرد زیرا می خواهد روابط متقابل بین ادبیات و سایر حوزه‌های دانش، از جمله علوم اجتماعی را کاوش کند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد شخصیت‌های داستانی با تکنیک‌های انضباطی مانند وارسی، مراقبت، مشاهده سلسله مراتبی، بهنجارسازی، درونی‌سازی و مستندسازی به بدن‌هایی مطیع تبدیل می‌شوند که در خدمت سودمندی و بهره‌وری جامعه هستند. افزون بر تکنیک‌های اصلی انضباطی، خرده‌مجازات‌ها مانند خرده مجازات‌های مربوط به زمان، فعالیت و سخن گفتن نیز به چشم می‌خورد. علاوه بر این، داستان همدستی خانواده با نهاد مدرسه را در شکل‌دهی به بدن‌های مطیع نشان می‌دهد. بازی‌گوشی و بازی‌گونگی کودکی از موانع موفقت و انضباط است و از این رو سعی به زودن آن‌ها می‌شود. نمادها و نام‌های خاص در راستای شعار انضباط‌محوری به کار رفته‌اند. اما لبخند انار به کلی تن به شکل دادن به بدن‌هایی مطیع نمی-دهد، بلکه مقاومت مفهومی اساسی است. اما مفهوم مقاومت بازنمایی‌شده با مفهوم مقاومت در چارچوب فوکویی متفاوت است. در حالی که فوکو مقاومت را در قالب ساختارهای موجود قدرت متصور است، مقاومت در اینجا از نوع واژگون کردن ساختار و سلسله مراتب قدرت میان کودک و بزرگسال است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات