نشریۀ مطالعات بینرشتهای ادبیات، هنر و علوم انسانی پنجساله شد. در طول این مدت، 10 شماره و 144 مقاله چاپ کردهایم. این نشریۀ تخصصیِ ادبیات تطبیقی است؛ بدینمعنا که برای ادبیات تطبیقی تعریف مشخصی دارد و فقط در همان حوزه مقاله میپذیرد. تعریف ما هم ساده است: نخست، ادبیات تطبیقی، برخلاف درک عامه، «تطبیقی» نیست (انوشیروانی 1389؛ 1393 )؛ دوم، ادبیات تطبیقی، از یکسو، مطالعۀ ارتباطات بین ادبیات ملل از فرهنگها و زبانهای مختلف و از سوی دیگر، مطالعۀ مناسبات بین ادبیات و هنر و علوم است (Remak 1968). با این تعریف، رسالت ما در نشریه روشن است؛ نه بهدنبال تأثیرات و تشابهات نخنما و تاریخگذشته و تکراری هستیم و نه ادبیات تطبیقی اروپامحور. زمان هر دو جریان منقضی شده است. ادبیات را پدیدهای با گسترۀ جهانی میدانیم که حدومرزی نمیشناسد و بهدنبال کشف ارتباطات ادبی و فرهنگی و درک و شناخت دیگری است. باور داریم که شناخت دیگری، بدون هیچگونه تعصب و پیشداوری، به تعامل فرهنگی و احترام و نهایتاً به صلح و دوستی و همزیستی مسالمتآمیز میانجامد (Wellek 1958; Jost 1979). در دنیای پیچیده و درهمتنیدۀ امروز، تمام علوم با هم پیوستگی دارند؛ بهنحوی که شناخت یکی بدون دیگری ممکن نیست. مسائلی مانند محیطزیست، مهاجرت، اقتصاد، کشاورزی، سیاست، امنیت، سلامت و بهداشت و ادبیات را بهصورت منفرد و جدای از سایر علوم نمیتوان بهدرستی سنجید. مدیریت دانش در دو قرن اخیر، گِرد مطالعات بینرشتهای میچرخد. از علوم پزشکی گرفته تا علوم فنی و تجربی و انسانی همه با نگاه بینرشتهای و کار گروهی قابل تحلیل دقیق هستند (انوشیروانی 1392؛ 2013).