زیرساختِ شاعرانۀ آواز شجریان با تکیه بر شعر قاصدک

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، گرایش ادبیات تطبیقی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

2 استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

3 کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران

چکیده

ادبیات و موسیقی ارتباطی تنگاتنگ و تکمیلی با یکدیگر دارند. در اجرا، شعر زیرساختِ ذهن و زبانِ موسیقی است و پیوندی استوار با آن دارد. درحقیقت آنچه را که آواها و سازها به کمک اصوات بیان می‌کنند، واژگان به­صورت ملموس‌تر برای ما روشن می‌کنند. در این پژوهش بینارشته‌ای، القاگری آواها به سبب تکرار صامت‌ها و مصوّت‌ها براساس دیدگاه موریس گرامون و به روش توصیفی­ـ تحلیلی بیان شده‌ است. محور جانشینی واژگان با توجّه به نظریۀ گرامون، زوایای القای معنا و تأثیرگذاری شعر و تأثیر شعر و موسیقی بر یکدیگر را نشان می‌دهد که براساس معرفی نمونه‌های موسیقی آوازی و به ­خصوص «قاصدک» اخوان ثالث با اجرای شجریان، ارزیابی شده است. دستگاه‌های آوازی در موسیقی ایرانی، دارای مشخّصات خاص خود و بیان­کنندۀ حالات مختلفی هستند. آهنگساز و خواننده باید با توجه به مفهوم و محتوای اشعار برگزیده، به انتخاب دستگاه و گوشه‌های آوازی متناسب با آن بپردازند. این پژوهش به این نتیجه منتهی شد که آواها و کلام، با خاصیّت روشنی، درخشانی و تیرگی، در انتقال دو گفتمان امیدِ اندک و یأسِ غالب، موفق بوده­اند و آوا، رنگ احساس موسیقی و سازها را انتخاب می‌کند و سبب تأثیرگذاری بیشتر و ماندگارترشدن شعر و آثار موسیقایی می‌شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات